نمی دانم چه کردی با دل من که این دل بی قرار بی قرار است نمی دانم چه گفتی با نگاهت که چشمم چنین در انتظار است فقط یک لحظه جانا در برم باش که با تو چهار فصلم ،بهار است به وقت دیدن آن روی ماهت تپش های دل من بی شمار است برای من فقط یک لحظه زیباست و آن هم لحظه دیدار یار است گر چه با تردید و ترس، همراست ولی هما نند بهار است