دلم می‌خواد که چشماتو بپیچم توی یک سیگار
دلم می‌خواد جوون‌ترشم دوباره قبلِ هر دیدار

دلم می‌خواد باهات باشم مثِ یه خال رو سینه‌ت
دلم می‌خواد دوتا دستام یه هیزم شن تو شومینه‌ت

دلم می‌خواد که یه آهنگ توی گوشی تو باشم
تنت دنیاییه، من هم می‌خوام مارکوپولو باشم

دلم خیلی چیزا می‌خواد: چشاتو واسه نقاشی
یه خونه – حتا نقلی – که تو پشتِ پنجره‌ش باشی

می‌خوام جا خوش کنم دائم تو تاکستانِ لبخندت،
تو چشم تو که یه دشتِ پر از قرقاول و اسبه...

می‌خوام گم شم تو آغوشت که سیب سرخ ممنوعه‌س

بهشت وصله‌ی ناجوره که به آدم نمی‌چسبه!

تو چی می‌خوای از این دنیا؟ بگو! غول چراغ این‌جاست!
اگر چه خالیه دستاش ولی قدِ تو بی‌پرواست

همین که کل دنیا رُ برات زیر و زبر کرده
تمام راها رُ رفته که به سمتِ تو برگرده!

بگو تا که خدا رُ هم بیارم از تو عرش پایین
بگو تا حتا بودا رُ بپوشونم یه شلوارجین

چی می‌خوای؟ تنها لب‌ تر کن که با تو حله هر مشکل
کنار تو شناسنامه‌م نمی‌شه تا ابد باطل

می‌خوام جا خوش کنم دائم تو تاکستانِ لبخندت،
تو چشم تو که یه دشتِ پر از قرقاول و اسبه...

می‌خوام گم شم تو آغوشت که سیب سرخ ممنوعه‌س

بهشت وصله‌ی ناجوره که به آدم نمی‌چسبه! //


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد