نازنین زندگی ام را به دو گیسوت ببند
جان ناسوتی ما را تو به لاهوت ببند
شعر من منتظر بارقه چشم شماست
أتشت را به سر مخزن باروت ببند
تب به هذیان برسد نام ترا خواهم گفت
با دهانت دهن شاعر فرتوت ببند
شرط می بندم اگر دیر کنی میمیرم
زود یا راه من از مردن مشروط ببند
یا فقط خواهش آخر که نوشتم با اشک
تو بیا خنده کنان و در تابوت ببند