و
مجبوری فقط بروی، فقط بروی ...
می
تواند فریاد زدن باشد
میان
کوه ها گم شدن و اسم کسی را فریاد زدن !
می
تواند سال ها سکوت باشد
سال
ها بی هیچ حرفی درد کشیدن !
عشق
می تواند برعکس باشد
می
تواند هماهنگ باشد..
نا
هماهنگ باشد.. تند باشد ..
آرام... آرام شروع کند به زیرو رو کردن ...
دوستت
دارم
که
این ها را می نویسم
دوستت
دارم که کلمه ها را درک می کنم
دوستت
دارم چون خودت هستی
دوستت
دارم چرا که جهان را دوست دارم
چرا
که عاشق آدم ها شده ام ..
می
خواهم اندوه شان را یکی یکی ببوسم
می
خواهم شادی شان را بردارم
برای
دنیا پیراهن بدوزم