روی بام خانه ام مهتاب می بارد بیا
<آسمان امشب بساط عاشقی دارد بیا
بید سحر آمیز مجنون حیاط خانه ام
<روی پشت شاپرک انگور می کارد بیا
بیقراری های دل در جشن رقص صاعقه
<از سر دل ، از دل ما دست بردارد بیا
چادری همرنگ شب بر دوش سر مستی بزن
<باز اگر بند تعصب نیز بگذارد بیا
امشب اینجا ماه را هم نامزد کردم برقص
<تا اجل بر گردنم انگشت نفشارد بیا
حلقۀ خورشید بر انگشت سردم می کنم
<کهکشان افسار دست عشق بسپارد بیا