زن... زن... زن که باشی ، عاقبت یک جایی ، یک وقتی به قول شازده کوچولو دلت اهلیهِ یک نفر می شود ! ... و دلت ، برای نوازش هایش تنگ می شود ؛ حتی برای نوازش نکردنش ! تو می مانی و دلتنگی ها ، تو می مانی و قلبی که لحظه های دیدار تند تر می تپد . سراسیمه می شوی ، بی دست و پا می شوی ، دلتنگ می شوی ، دلواپس می شوی ، دلبسته می شوی ؛ و می فهمی ، نمی شود "زن" بود و عاشق نبود ... یهِ یک نفر می شود !... و دلت ، برای نوازش هایش تنگ می شود ؛ حتی برای نوازش نکردنش ! تو می مانی و دلتنگی ها ، تو می مانی و قلبی که لحظه های دیدار تند تر می تپد . سراسیمه می شوی ، بی دست و پا می شوی ، دلتنگ می شوی ، دلواپس می شوی ، دلبسته می شوی ؛ و می فهمی ، نمی شود "زن" بود و عاشق نبود