چه سکوتی است میان تو و این حس دلم ...
من پر از حرفم و تو جذب رویا شده ای ...
من که در عکس تو تکثیر شده اشعارم ...
تو همان شعر منی ، گل ب خرامان شده ای ...
آسمان بغض کند از خم ابروی کمانت ...
اسمان نیست به کارم ، که تو باران شده ای ...
غزلم پیش کش آن خم ابروی تو دوست ...
چو کمانی است ک در تارک اوهان شده ای ...
من مصمم شده ام عاشق عشقت باشم ...
غصه بست است چرا سر به گریبان شده ای ...
من و این دفتر شعرم ، قلمش عشق تو شد ...
تو ببین اخر هر بیت نمایان شده اى.