گرچه قدمی فاصله با یار ندارم
خاموشم از این..جرأتِ بسْیار ندارم
بدجور به چشمانِ تو بر خورده سکوتم...
از عشق پُرم٬ عرضهٕ اقرار ندارم
ازبس که نگاهِ تو به خورشید شبیه است
من تابِ تو را لحظهٕ دیدار ندارم
پیش ازتو چه گویم به تو,تمرین شده اما
وقتی که بیایی دلِ گفتار ندارم
رُخ ماه و لبت غنچه وُ گیسو شبِ تاریک
از باقیِ زیبائٖییَت آمار ندارم!!!
دیگر چه بگویم که لبالب شدم از تو
بسْیار تورا دارم و بسْیار ندارم...