نیروی رانشِ چشم های توست که زیرُ زبر می کند جهان مرا و این عاشقانه ها پس لرزه های اتفاق توست در حافظهٔ بادهای نیمه شب نشسته ام لبِ دل با دست عشق فاصله پرپر می کنم و من هتوز هم نگرانم نگران انقراض گل سرخ در خشکسالیِ دست هایت !