نور تو در من

طلوع صبحگاهی ست

که دنیا را

از نو اختراع می کند

شهری که مرا می شناسد

خیابان هائی که می دانند

کجا می روند

پرنده ای می شوم

برای برگشتن

به جاهای آشنا

و زندگی را

و عشق را

پرواز می کنم

در آغوش چشم هائی

که آسمان را انکار می کنند

لبخند از لب شعرم نمی افتد

وقتی حوالی خیال من

تو پرسه می زنی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد