عزیز من، عزیز من
عزیزترین من
که چشم هایت
چون غنیمت کمیاب کندوهای کوهستان است
که لب هایت
تنها گل روییده در گرمسیر من است
که دندان هایت
آخرین ذخائر جنگی این کشاکش تن به تن هستند
درهای این معبد معرفت را به روی من نبند
ذهن علیل عشق
از فردایی که در چشم های تو می لرزد
چیز زیادی نمی داند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد