دلبری
حتا در
بهشت زهرا

وقتی در جامه‌ی سیاهت
با چشمان غم‌زده
مرده‌ای را مشایعت می‌کنی
تمام آمپلی‌فایرها لال می‌شوند
و من از یاد می‌برم
جنازه‌های ترمه‌پوشی را
که با صفی از لباس‌های سیاهِ بدرقه‌گر
از کنارم می‌گذرند

بر سنگِ هر گوری قدم می‌گذاری
می دانم آن مرده
به بهشت می‌رود

می‌دانم قاریانِ کور حتا
در پشتِ عینک‌های سیاهشان
از زیبایی تو باخبرند
و کودکان گل‌فروش
بی‌خیال شکم‌های گرسنه‌ی خود
آرزو دارند تمام گل‌های سرخشان را بر سرت بریزند

بهشت زهرا
زیباترین نقطه‌ی جهان است
وقتی تو از آن‌جا می‌گذری
و مرگ
چیز مهمی نیست
اگر دست
در دست تو داشته باشم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد