دیوانه‌تر از من چه کسی هست،کجاست...یک عاشقِ این‌گونه از این دست کجاست


تا اخم کنی دست به خنجر بزند...پلکی بزنی به سیمِ آخر بزند


تا بغض کنی درهم و بیچاره شود...تا آه کِشی بندِ دلش پاره شود

آتش بزن این قافیه‌ها سوختنی‌ست...این شعرِ پُر از یادِ تو آتش‌زدنی‌ست


حرفت همه جا هست چه باید بکنم...با این همه بن‌بست چه باید بکنم


من شاهدِ نابودیِ دنیای منم...باید بروم دست به کاری بزنم

من زیستنم قصه‌ی مردم شده است...یک "تو" وسط زندگی‌ام گم شده است


بعد از تو جهانِ دیگری ساخته‌ام...آتش به دهانِ خانه انداخته‌ام


بعد از تو خدا خانه‌نشینم نکند...دستانِ دعا بدتر از اینم نکند

من پای بدی‌های خودم می‌مانم...من پای بدی‌های تو هم می‌مانم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد