برای قلبمچه طرحی بریزمتا عاشقت نباشد؟لبانم راچه بیاموزمکه تو را نبوسدو طاقتم راکه دندان بر جگر بگذارد؟به شعرم چه بگویمکه منتظرم باشدتا بعد؟و حال آنکهروزی که تو را نبینمبی نهایت است.