هوا سرد است من از عشق لبریزم چنان گرمم چنان با یاد تو در خویش سرگرمم که رفت روزها و لحظه‌ها از خاطرم رفته است 

هوا سرد است اما من به شور و شوق دلگرمم چه فرقی می‌کند فصل بهاران یا زمستان است؟ تو را هر شب درون خواب می‌بینم..

تمام دسته‌های نرگس دی‌ماه را در راه می‌چینم و وقتی از میان کوچه می‌آیی و وقتی قامتت را در زلال اشک می‌بینم به خود آرام می‌گویم: دوباره خواب می‌بینم! دوباره وعده‌ی دیدارمان در خواب شب باشد 

بیا.. .
من دسته‌های نرگس دی ماه را در راه می‌چینم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد