هرگاه پریشان کنی آن زلفِ دوتا را

 در خاطر خود آر پریشانی ما را


بنْمای تو آن چهره که تا خلق ببیند

پنهان نتوان کرد ز کس صُنعِ خدا را


شد صید تو گر «حاجبِ» عاشق، عجبی نیست

شهباز نگاه تو کند صید هما را...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد