با من چه کرده ای ؟
که این همه عجیب دوستت دارم
حتی با شوخی نبودنت هم قلبم از حرکت می ایستد
میفهمی که حتی قدرت فکر کردن به جای خالی ات را ندارم؟
اعتراف می کنم که ضعیفم
من شاید قوی ترین زن دنیا باشم ولی در مقابل تو
ضعیفم
انقدر که حتی با افتادن خط ظریف بین ابروهایت به گریه می افتم
یا با تصور نشنیدن صدایت سرگیجه می گیریم
چشمانت را باز کن
ببین وقتی هستی همه وجودم چشم می شود تا همه ی
وجودت را نظاره کند
عجیب نیست؟!
من و این همه دوست داشتن؟!
چرا من؟! منی دیگر نیست
اکنون هر چه در ن است تنها تویی...