افشین یدالهی

خسته تر از صدای من  گریه ی بی صدای تو

حیف که مانده پیش من خاطره ات به جای تو

رفتی و اشنای تو بی تو غریب ماند و بس

قلب شکسته اش ولی پاک و نجیب ماند و بس

طعنه به ماجرا بزن اسم مرا صدا بزن

قلب مرا ستاره کن دل به ستاره ها بزن

یک سره فتح می شوم با تو اگر خطر کنم

سایه ی عشق می شوم با تو اگر سفر کنم

شب شکن صد اینه یا شب من چه میکنی؟

این همه نور داری و صحبت سایه میکنی

وقت غروب ارزو بهت مرا نظاره کن

با تو طلوع می کنم ولوله ای دوباره کن

با تو چه فرق می کند زنده و مرده بودنم

کاش  خج نباشم از زخم نخورده بودنم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد