سید علی صالحی

سر انجام قفس از پرنده پرید

قفس از مدارای پرنده

خسته شده بود

قفس یه پرنده شر به راه گفت

بی قفل و بی کلید هممی توان 

به اب و دانه ، به دریا رسید

پس به اواز در آ.. دوست من

بی ملال و بی مبادا

مثل من بشکن

اما از ایوان این گور زنده خوار بگریز

بگریز و به رقص درا

هر چند همچنان بر دار

اما دریا وار... دریاوار

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد