کاری با تو نداشتم
گوشه دنج کافه همیشگی
خلوت کرده بودم
امدی
قهوه ات را خوردی
چشم هایت را جا گذاشتی
و رفتی
حالا من مانده ام
با ازدحام کافه ای شلوغ
با تقدیر و فال همیشگی ام
چشم هایت...