بیا مرا بتراش ای تنم به دستانت
به بت سرای دلت در شبان رویایی
بیا مرا بتراش تا سحر مرا بتراش
به لمس و بوسه و ناز و نیاز و زیبایی
بیا مرا بتراش در حریر و ابریشم
به بستر شب تنهایی سوز عریانت
بشوق پنجه کشیدن ز پای تا بسرم
چو نو روسوسه شمع ذوق چشمانت
ز بوسه ریز لبانت ببار گل به تنم
شراب تشنگی عشق در دهانم ریز
ببر دلم به سر بالهای مژگانت
به جذیه های نگاهت ز خود فرویم ریز
بکش مرا به پیچ و خمهای اغوشت
به کوره نفست آتشم کن ابم کن
میان عشق قوی پنجه دو بازویت
بگیرم و بفشار ، بشکن و خرابم کن