مروز بوسه‌های تو یادم آمد
در این زمین زیبای بیگانه
و کاکل کوتاه موهایت
و دست‌هایت
و شانه‌هایت
و آن مورب نورانی از چشم‌هایت
چیزی میان مشکی و عسل و خرمایی
اینها تمام حافظه‌ی من نیست
تنها اشاره‌هایی از فاصله‌ است

باران نباش
که بر سرِ همه بباری
خورشید نباش که برای همه بتابی
دوستم داشته باش
و نشانم بده
برایت
با دیگران تفاوت دارم

زمانی که عاشقی ، زنده ای
شاید بد ، شاید خوب
اما زنده ای
و خواهی مرد اگر دست از عاشقی برداری
نابود خواهی شد اگر عاشقی نکرده باشی

اگر عشق تو را رنجاند
مراقب زخم هایت باش
باورشان داشته باش
چرا که زنده ای
 
تو زنده ای
به خاطر کسی که دوستش داری
به خاطر کسی که دوستت دارد

دروغات همه با من من دیوونه دیوونم

♪♪

واقعا که پای توئه نامرد میشینمو میبارم

♪♪

بعد تو دیگه شاید کسی نتونه جاتو بگیره

♪♪
ولی اون موقعی که باید نبودی که کنارم

♪♪
مهم نیست بعدش اصلا نه نباشی بازم هستم

♪♪
ولی منه دیوونه هنوز واسه تو دلواپسم

♪♪
یه دونه خدا دارم

♪♪

یه دل که موندم کوش

♪♪
یه دونه تو که این موقع ها حساب نمیکنم روش

♪♪
یه دونه دل تنها

♪♪

یه سایه که دیگه ندارم

♪♪
خودم درستش میکنم میرم پی کارم

♪♪
میرم پی کارم

♪♪

میرم پی اون حسی که تو تو گیر نیاوردم

♪♪

تا تو بهم برسی ندیدم اون روزو مردم

♪♪
دردم اینه از خودی خوردم از خودی خوردم

♪♪
از من بهتر زیاده تو که نمیدیشون از دست

♪♪

ولی اون که هواتو داره مراقب دل منم هست

♪♪
اون که درای قلبتو رو من بست

♪♪

مراقب منم هست مراقب منم هست

♪♪
یه دونه خدا دارم

♪♪

یه دل که موندم کوش

♪♪

یه دونه تو که این موقع ها حساب نمیکنم روش

♪♪
یه دونه دل تنها

♪♪

یه سایه که دیگه ندارم

♪♪

خودم درستش میکنم میرم پی کارم میرم پی کارم

تو را زن می‌خواهم،

آن‌گونه که هستی


تو را چون زنانی می‌خواهم
در تابلوی‌های جاودانه
چون دوشیزگان نقش شده بر سقف کلیساها
که تن در مهتاب می‌شویند

تو را زنانه می‌خواهم

تا درختان سبز شوند،

ابرهای پر باران به هم آیند،

باران فرو ریزد ...

تو را زنانه می‌خواهم
زیرا تمدن زنانه است
شعر زنانه است
ساقه‌ی گندم،
شیشه‌ی عطر،
حتی پاریس زنانه است
و بیروت – با تمامی زخم‌هایش – زنانه است

تو را سوگند به آنان که می‌خواهند شعر بسرایند … زن باش
تو را سوگند به آنان که می‌خواهند خدا را بشناسند … زن باش