یه جور درگیرت شدم من
که یکم ازم دور میشی میگیره قلبم

شک نکن هیشکی غیر تو نیستش تو دیدم
من به این راحتی ها به کسی دل نمیدم

تو نمیدونی وقتی پیشمی من پشتم بهت گرمه
ناراحت باشی میارم رویِ لبات خنده

خب عادت کردم به بودنه با تو
تا صبح خودم گوش میدم همه حرفاتو

ببین هرکاری کنی من باهاتم خودم دارم هواتم
نفسم بنده به نفست همه جوره همه جا پاتم

بابا نکشیمون با این کارات فرق نداری با حرفات
اینقده خوبی که قول میدم نذارم هیچ موقع من تنهات

ببین هرکاری کنی من باهاتم خودم دارم هواتم
نفسم بنده به نفست همه جوره همه جا پاتم

بابا نکشیمون با این کارات فرق نداری با حرفات
اینقده خوبی که قول میدم نذارم هیچ موقع من تنهات

تکست آهنگ درگیرت شدم آرشا رادین

یه تنه وایمیستم جلو همه
به همه میگم که عشقه منه

من ماله اونم اون ماله منه
به خدا میخوامش یه عالمه

یه عالمه یه عالمه

ببین هرکاری کنی من باهاتم خودم دارم هواتم
نفسم بنده به نفست همه جوره همه جا پاتم

بابا نکشیمون با این کارات فرق نداری با حرفات
اینقده خوبی که قول میدم نذارم هیچ موقع من تنهات

ببین هرکاری کنی من باهاتم خودم دارم هواتم
نفسم بنده به نفست همه جوره همه جا پاتم

بابا نکشیمون با این کارات فرق نداری با حرفات
اینقده خوبی که قول میدم نذارم هیچ موقع من تنهات

تویه تاریکی شب آه در جریان بود زل زدم به آسمون عینکم دودی شد
با صدایه زنگه در یهو بارون بارید دستایه خونه پُر از گُل داوودی شد

ماه از راه رسید روی راه پله نشست دکمه های قلبِ من دونه دونه ش گل شدن
گفتم این یه معجزش خیره شد به آسمون همه ی ستاره ها دونه دونه گل شدن

مهربونی ای عشق نازنینی ای عشق آخرین تیکه ی این جورچینی ای عشق
مهربونی ای عشق نازنینی ای عشق آخرین تیکه ی این جورچینی ای عشق

نخه بادبادکمو یه جوری وا میکرد که تا هر جا خواستم بتونم پر بکشم
یه جوری تشنم کرد که میشد دریا رو مثه یه لیوان آب یه نفس سر بکشم

من چه میدونستم اومده زود بره چه غروبی داشتن خنده های آخرش
موقع خداحافظی یه تپش از قلبم مثه پروانه نشست روی سنجاقه سرش

مهربونی ای عشق نازنینی ای عشق آخرین تیکه ی این جورچینی ای عشق
مهربونی ای عشق نازنینی ای عشق آخرین تیکه ی این جورچینی ای عشق

آن که دستور زبان عشق را

بی‌گزاره در نهادِ ما نهاد


خوب می‌دانست تیغِ تیز را

در کفِ مستی نمی‌بایست داد


#قیصر_امین_پور


تو هم عاشق شدی چون من

تو هم بیمار این دردی


بگو حتی اگر کذب است

که فتوای من این باشد



کاش روزی که تو لبخند زدی بر دل من

دل من لال نمی شد

و زبانم

پی گلواژه نام تو نمی گشت

کاش روزی که صدای نفست

هم نفسم بود

روز من سال نمی شد

نفسم همدم یک آه نمی شد

و لبانم 

پی گل بوسه به لب های تو آواره نمی گشت 

کاش روزی که تو بر خاطر من

چنگ زدی 

صفحه ی دفتر من کال نمی شد

وخیالم

پی آواز کلام تو نمی گشت

کاش آنروز که در خاطره چشمانت

تپش سینه ی من

چشمه ی آبی ها بود

آرزوهای من "ای کاش "نمی شد

وسکوتم

پی نجوای صدای تو نمی گشت