سعدی شیرازی

بازت ندانم از سر پیمان ما که برد

باز از نگین عهد تو نقش وفا که برد

چندین وفا که کرد چو من در هوای تو

وان گه ز دست هجر تو چندین جفا که برد

بگریست چشم ابر بر احوال زار من

جز آه من به گوش وی این ماجرا که برد

گفتم لب تو را که دل من تو برده‌ای

گفتا کدام دل چه نشان کی کجا که برد

سودا مپز که آتش غم در دل تو نیست

ما را غم تو برد به سودا تو را که برد

توفیق عشق روی تو گنجیست تا که یافت

باز اتفاق وصل تو گوییست تا که برد

جز چشم تو که فتنه قتال عالمست

صد شیخ و زاهد از سر راه خدا که برد

سعدی نه مرد بازی شطرنج عشق توست

دستی به کام دل ز سپهر دغا که برد

من چرا دل به تو دادم که دلم می‌شکنی

یا چه کردم که نگه باز به من می‌نکنی

 

دل و جانم به تو مشغول و نظر در چپ و راست

تا ندانند حریفان که تو منظور منی

 

دیگران چون بروند از نظر از دل بروند

تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی

 

تو همایی و من خسته بیچاره گدای

پادشاهی کنم ار سایه به من برفکنی

 

بنده وارت به سلام آیم و خدمت بکنم

ور جوابم ندهی می‌رسدت کبر و منی

 

مرد راضیست که در پای تو افتد چون گوی

تا بدان ساعد سیمینش به چوگان بزنی

 

مست بی خویشتن از خمر ظلومست و جهول

مستی از عشق نکو باشد و بی خویشتنی

 

تو بدین نعت و صفت گر بخرامی در باغ

باغبان بیند و گوید که تو سرو چمنی

 

من بر از شاخ امیدت نتوانم خوردن

غالب الظن و یقینم که تو بیخم بکنی

 

خوان درویش به شیرینی و چربی بخورند

سعدیا چرب زبانی کن و شیرین سخنی

 

ای دریغا گر شبی در بر خرابت دیدمی
سرگران از خواب و سرمست از شرابت دیدمی

روز روشن دست دادی در شب تاریک هجر
گر سحرگه روی همچون آفتابت دیدمی

گر مرا عشقت به سختی کشت سهل است این قدر
کاش کاندک مایه نرمی در خطابت دیدمی

در چکانیدی قلم بر نامه دلسوز من
گر امید صلح باری در جوابت دیدمی

راستی خواهی سر از من تافتن بودی صواب
گر چو کژبینان به چشم ناصوابت دیدمی

آه اگر وقتی چو گل در بوستان یا چون سمن
در گلستان یا چو نیلوفر در آبت دیدمی

ور چو خورشیدت نبینم کاشکی همچون هلال
اندکی پیدا و دیگر در نقابت دیدمی

از منت دانم حجابی نیست جز بیم رقیب
کاش پنهان از رقیبان در حجابت دیدمی

سر نیارستی کشید از دست افغانم فلک
گر به خدمت دست سعدی در رکابت دیدمی

این تمنایم به بیداری میسر کی شود
کاشکی خوابم گرفتی تا به خوابت دیدمی

حاشیه ای برای این گوهر بنویس