مرد ثروتمندی نیستم!
سوار هیچ اسب سفیدی نشده ام!
و خیلی ها
در این دنیا از من
بلند قد تر و خوشتیپ تر هستند
اما هیچ مردی نمی تواند
مثل من
قلم دست بگیرد
و روی کاغذ از تو
بتی زیبا بتراشد!
پاییز هم تمام شد
برای آمدنت
برگ ها را
دانه
شمردم
حالا نوبت
برفهاست
زمستان
گرمترین فصل سال است
وقتی درخت ها لباس هایشان را در می آورند
و تو
برای اولین بار
دستم را می گیری
فراموشی در قانون عشق وجود ندارد
اما وقتی که نمیتوانی با تقدیر بجنگی
مجبورمی شوی سکوت کنی
و چه اسان سکوتت را به پای بی وفایی می گذارند