سال نو مبارک. 

عشق رویایی پیشکش وجود نازنینت باد

به آتش میکشم خود را ‌‌‌‌‌‌؛ همه افکار بیخود را

 به هر در میزنم اما؛ تو از من در نمیایی

تمام ترانه هایم ترنم یاد توست و تمام نفسهایم 

خلاصه در نفسهای توست 

ای زلال تر از باران به وجود پر مهر تو می بالم

و تو را انگونه که می خواهی دوست دارم 

ای مهربان پرنده خیالم با یاد تو به اوج اسمانها پر خواهد گشود

و زیبایی ات را به رخ فرشتگان خواهد کشید 

تبسمی از تو مرا کافیست که از هیچ به همه چیز برسم

چقدر  دزدیدن نگاه تو 

از چشمان تو 

لذت بخش است 

گویی تیله ای 

از چشمم به دلم. می افتد




من عاشق تو هستم، دیوانه‌ی دیوانه

یکتای دلم گشتی، دردانه‌ی دردانه


احرام به تو بستم، در کعبه‌ی چشمانت

من دور تو می‌گردم، ‌پروانه‌ی پروانه


از شهد دو چشمانت، مِی میزنم و مستم

از نوشِ لبت نوشم، پیمانه به پیمانه


در عشق تو شیدایی، آرام و سبک‌بالم

می‌رقصم و می‌رقصم، مستانه‌ی مستانه


تو عشق اهورایی، معشوقه یکتایی

از غیر تو من دورم، بیگانه‌ی بیگانه


تنها تو خدای من، معبودِ تماشایی

سوگند به نام تو، مردانه‌ی مردانه


مجنون شوم و واله، تا من بشوم یک روز...

چون خسرو و چون فرهاد، افسانه در افسانه