دلم
به عظمت باران
برایت دلتنگی میکند!
امروز
عجیب
بی تو میمیرم ...!
فرقی نمی کند که کجا متولد شده باشی
مهم این است که آمده ای
تا قصه ی ناسروده ای را بسرایی
در ناکجا آیاد این کویر بی نشان
مهم این است که خودت باشی
قصه ات را شبیه خودت
شبیه زیباترین غزل جهان بنویس
مرا ببوس
ان گونه که باران دشت را می بوسد
و آتش علفزار را
مرا زنده کن ، بمیران
که اگر نبوسی ام میمیرم
که اگر ببوسی ام میمیرم
و در کشاکش مرگ و زندگی
انچه پیروز است
لب های پر خون توست
باز از کجایِ این شهر
رد شدی که باد عطرَت را
انداخته به جانم، که دیوانه شدم...