-
عشق واقعی هرگز نمیمیرد
سهشنبه 13 اسفند 1392 11:32
عشقت نه سرسری است که از سر به در شود مهرت نه عارضی است که جای دگر شود عشق تو در وجودم و مهر تو در دلم با شیر اندرون شد و با جان به در شود !
-
پیش بینی عید امسال
دوشنبه 12 اسفند 1392 21:55
سال نو می آید و من پیش بینی می کنم مشکلات امسال از مردم گریزان می شود حل شده چون هرچه مشکل بوده در ایران زمین همت ما صرف مشکل های توران می شود چون سراسر، جای جای کشور آبادان شده عزممان معطوف کشورهای ویران می شود ما برای حل مشکل در جهان آماده ایم هر خری یکسال با ما باشد انسان می شود! از جهان با ما رکود اقتصادی می رود...
-
که عشق می رسد از راه و دل به خواه تو نیست
دوشنبه 12 اسفند 1392 11:50
مباش در پی کتمان.. که این گناه تو نیست که عشق می رسد از راه و دل به خواه تو نیست به فکر مسند محکم تری از این ها باش که عقل مصلحت اندیش تکیه گاه تو نیست سیاه بخت تر از موی سر به زیر تو باد هر آن که کشته ی ابروی سر به راه تو نیست سیاه لشگر مویت شکست خورده مباد! نشان همدلی انگار در سپاه تو نیست کشیده اند نشابور را به بند...
-
گودمرنینگ جای سلام
دوشنبه 12 اسفند 1392 11:43
بگذر از نی، من حکایت می کنم وز جدایی ها شکایت می کنم ناله های نی ، از آن نی زن است ناله های من ، همه مال من است شرحه شرحه سینه می خواهی اگر من خودم دارم، مرو جای دگر این منم که رشته هایم پنبه شد جمعه هایم ناگهان یکشنبه شد چند ساعت، ساعتم افتاد عقب پاک قاطی شد سحر با نیمه شب یک شبه انگار بگرفتم مرض صبح فردایش زبانم شد...
-
باکمال تشکر
دوشنبه 12 اسفند 1392 11:38
شکر ایزد فن آوری داریم صنعت ذره پروری داریم از کرامات تیم ملی مان افتخارات کشوری داریم با "نود" حال می کنیم فقط بس که ایراد داوری داریم وزنه برداری است ورزش ما چون فقط نان بربری داریم می توانیم صادرات کنیم بس که جوک های آذری داریم برف و باران نیامده به درک ما که باران کوثری داریم! گشت ارشاد اگر افاقه نکرد صد...
-
کمی خنده
دوشنبه 12 اسفند 1392 11:35
پهلوانان شهر جادوییم، گام بر آهن مذاب زدیم لرزه بر جان کوه افکندیم، بند بر گردن شهاب زدیم نعره تا برکشید پیل دمان، بر تنش کوفتیم گرز گران چشم تا باز کرد دیو سپید، بر سرش سنگ آسیاب زدیم ... ولی این خوابهای رنگارنگ پاره شد با صدای کشمکشی اسپ ما داشت اژدها میکشت، لاجرم خویش را به خواب زدیم تیر گز هم اگر به چنگ...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 12 اسفند 1392 11:28
راه رو با کسی آغاز کن که تا آخرش باهات بیاد
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 12 اسفند 1392 10:26
مهم نیست اهل کجایی! اهل دل بودنت زیباست
-
غریبی
دوشنبه 12 اسفند 1392 10:24
غریبی قصه عجیبی نیست! همین که قدمی از تو دور میشوم دنیا غریبستان می شود اشنا شدن قصه عجیبی نیست! هست؟ دلگرم شدن دور از باور نیست! هست؟ .. لبخند میزنم و پشیمان نیستم از باور (تو)
-
گاهی دلم برای خودم تنگ می شود (شاملو)
دوشنبه 12 اسفند 1392 10:18
اهی که دلم برای خودم تنگ میشود راه میروم بی چتر زیر باران خاطره ها.... با خیال بودن دوستی قدیمی تصور صدایش وخیال حرف های کودکانه... گاهی که دلم برای خودم تنگ میشود دعا میکنم باران ببارد خیس شوم بی چتر گاهی که دلم برای خودم تنگ میشود فقط بودنی میخواهم که حرف زند وحرف زند و ابر مرا باز کند .... - حرف بزن ابر مرا باز کن...
-
عشق
دوشنبه 12 اسفند 1392 10:15
زیباترین حرفت را بگو شکنجه ی پنهان ِ سکوت ات را آشکاره کن و هراس مدار از آنکه بگویند ترانه یی بی هوده می خوانید . ــ چرا که ترانه ی ما ترانه ی بی هوده گی نیست چرا که عشق حرفی بیهوده نیست . حتی بگذار آفتاب نیز بر نیاید به خاطر ِ فردای ما اگر بر ماش منتی ست ؛ چرا که عشق خود فرداست خود همیشه است .
-
شعری از فرحمهر
یکشنبه 11 اسفند 1392 23:22
یک لحظه بیا پایین، یک لحظه کنارم باش تو سردی پاییزی، گرمی بهارم باش اسبی که تورُ برده، بی زینه عزیز من تو جنگل تنهایی ، می شینه عزیز من لب هاتُ نگا کردی؟ دستاتُ که بی فاله؟ چشماتُ که یخ بسته؟ موهایی که بی حاله؟ صبح ها دیگه با زنگِ؟ شب ها دیگه با حرفِ؟... دیوار جهان تو ، از ج ن س یخ و برفِ ... . . . می خوام تو این...
-
جانم را ارام کن
یکشنبه 11 اسفند 1392 23:15
از دنیا نه پول می خواهم نه مقام نه اعتبار اجتماعی نه رویایی دارم ماشینم یک رنوی کوچک هم باشد کافی ست همین که خانه ای در پایین شهر .. و در صف نانوایی نَ ایستم ... اصلا از بقالی نان بسته ای می خرم ! لباس های نو به نو هم نمی خواهم تلفن همراهم همان نوکیای قدیمی باشد ... تنها خواسته ام در دنیا لبخند توست ای دوست همین ......
-
سکوتم از رضایت نیست
یکشنبه 11 اسفند 1392 23:07
بعضی وقتها ادم فرصت میکنه کمی بیشتر به خودش فکر کنه.که میتونه به نتایج جالبی هم برسه. امروز داشتم فکر میکردم که من اصولا اهل شکایت نیستم . معمولا سکوت میکنم . و شکایت من سکوتمه. باور کنید تا حالا بهش فکر نکرده بودم. اگه جایی بخوره تو ذوفم و یا حالم گرفته بشه و یا ناراحت بشم سعی میکنم سکوت کنم . البته اگر مقصر ندونم...
-
کاش
یکشنبه 11 اسفند 1392 16:59
کاش یکی بود اینایی رو که گذاشتم میخوند. من فقط برای دل خودم اینارو اینجا میزارم اما بازهم دوست دارم یکی باشه که اینارو بخونه تا حداقل لبخندی رو لبش یا احساسی تو قلبش جوونه بزنه .
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 11 اسفند 1392 15:16
پی حس همون روزام، پی احساس آرامش همون حسی که این روزا، به حد مرگ میخوامش دلم میخواد عاشق شم، آخه فکرت شده دنیام اگه عاشق شدن درده، من این دردو ازت میخوام اگه این زندگی باشه، من ازمردن هراسم نیست یه حسی دارم این روزا، شاید مردم حواسم نیست اگه این زندگی باشه، اگه این سهمم از دنیاس، من ازمردن هراسم نیست یه حسی دارم این...
-
می دونم که یه وقتایی دلت میگیره از کارم روزایی که حواسم نیست بگم خیلی دوست دارم
یکشنبه 11 اسفند 1392 15:12
کنارم هستی و اما دلم تنگ میشه هر لحظه خودت میدونی عادت نیست فقط دوست داشتن محضه کنارم هستی و بازم بهونههامو میگیرم میگم وای چقد سرده میام دستاتو میگیرم یه وقت تنها نری جایی که از تنهایی میمیرم از این جا تا دم در هم بری دلشوره میگیرم فقط تو فکر این عشقم تو فکر بودن باهم محاله پیش من باشی برم سرگرم کاری شم می دونم...
-
قربون مست نگاهت
یکشنبه 11 اسفند 1392 01:22
قربون مست نگاهت، قربون چشمای ماهت، قربون گرمی دستات،صدای اروم پاهات چرا بارونو ندیدی،؟ رفتن جونو ندیدی؟ خستگی هامو ندیدی؟ چرا اشکامو ندیدی؟ مگه این دنیا چقدر بود؟ بدیاش چند تا سبد بود تو که تنهام نمیزاشتی ؟ توی غمهام نمیزاشتی گفتی با دوتا ستاره، میشه اسمون بباره منمو گریه بارون،غربت خیس خیابون! توی باغچه نگاهم، پر...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 11 اسفند 1392 00:47
یادت باشه دل تخته سیاه نیست که هر کی اومد اسمش رو روش بنویسه و هر کس هم که رفت اسمش رو به راحتى پاک کنه
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 11 اسفند 1392 00:04
ﺑُﮕﺬﺍﺭ ﺯﻣﺎﻧــﻪ ﺍﺯ ﺣِﺴﺎﺩﺕ ﺑـﺘﺮﮐـﺪ ﺍﻧﮕــﺸﺘﺎﻥ ِ ﻣـﻦ ﭼــﻪ ﺑــﻪ ﺍﻧـﮕﺸـﺘﺎﻥ ِ " ﺗــﻮ " ﻣـﯽ ﺁﯾﻨﺪ . .
-
عشق خودش خواهد امد
یکشنبه 11 اسفند 1392 00:00
عشـــــــــــــــــــــــ ـــق ،خودش خواهد امد..نمیتوان آن فرار کرد. عشــــــــــق خودش اهسته اهسته می اید... در گوشه قلب مهربانت ارام و بی صدا مینشیند.. و تــــــــــــو متوجه اش نخواهی بود... و بعد ذره ذره قلبت را پر میکند.. کم کم مثل ساقه «مهرگیاه» در تمام جانت می پیچد ... و ریشه می دواند، به طوری که بی ان نمیتوانی...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 10 اسفند 1392 15:35
! کوک کن ساعت خویش اعتباری به خروسِ سحری ، نیست دگر دیر خوابیده و برخاسـتنـش دشـوار است کوک کن ساعتِ خویش ! که مـؤذّن ، شبِ پیـش دسته گل داده به آب . . . و در آغوش سحر رفته به خواب کوک کن ساعتِ خویش ! شاطری نیست در این شهرِ بزرگ که سحر برخیزد شاطران با مددِ آهن و جوشِ شیرین دیر برمی خیزند کوک کن ساعتِ خویش ! که سحر...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 10 اسفند 1392 15:33
مثل کبریت کشیدن در باد بوسه اش دشوار است من شاعر که خلاف جهت آب شنا کردن را مثل یک معجزه باور دارم آخرین دانه کبریتم را میکشم در ره باد هرچه شد ، بادا باد !
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 10 اسفند 1392 15:31
تو پریچهر، مگر صبح طربناک بهاری ؟ که دل از دیدن رویت، نتوان بست به کاری تن چون برف تو، در نیلی استخر بلورین به چه ماند؟ به گلستان فرو شسته غباری ساق، عریان کن و جوراب پرندین، به من افکن پیله بر عاج ندیدم که تند بیهوده تاری مگر از سایه ی مژگان تو، آسوده نشینم ورنه آتش زندم، برق نگاهت به شراری ترسم ای زنبق سیراب، در...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 10 اسفند 1392 15:26
سوختن با تو به پروانه شدن می ارزد عشق این بار به دیوانه شدن می ارزد گر چه خاکسترم و هم سفر باد ولی جستجوی تو به بی خانه شدن می ارزد . .
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 8 اسفند 1392 09:31
سال ها رفته وباز تپش گرم ترین خاطره ها می فشارد دل خاموشم را به تو می اندیشم و به آن ثانیه هایی که گذشت وبه بی تابی قلبی که شکست توبیا باران باش وبر این تازه گل خسته ببار توبیا آتش باش توبیا جاری باش توبیا باور کن عشق هم حس غریب تپش آینه هاست توبیا آینه باش
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 8 اسفند 1392 09:29
ایـن شــعرهـــا بـــرونــد بــه جــهنّم مــن فقــط دیــوانـه ی آن لحــظه ام… که قــــلبت… زیــــر ســـرم دسـت و پـــا بزند
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 8 اسفند 1392 09:25
روزی از راه آمدم اینجا ساعتش را درست یادم نیست دیدم انگار دوستت دارم علّتش را درست یادم نیست چشم من از همان نگاه نخست با تو احساس آشنایی کرد خنده اَت حالت عجیبی داشت حالتش را درست یادم نیست زیر چشمی نگاه میکردم صورتت را و در خیال خودم می زدم بوسه بر کنار لبت لذّتش را درست یادم نیست آن شب از فکر تو میان نماز، بین آیات...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 8 اسفند 1392 09:23
صدای قلبهای مان میشناسندیکدیگر را درتاریکترین شبهایی که خفاش هم گم می شود...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 8 اسفند 1392 09:19
رای روزهای خوبت دعا میکنم روزهای خوب تو ربط عجیبی دارند به حال خوب من